ته کیونگ بهمراه کانگ ان یو و شین یو گروهی معروف به نام ای ان جل هستند که طرفداران زیادی در کره دارند این گروه جدید قصد دارند به تازگی یک عضو جدید به گروه خودشان اضافه کنند . این عضو جدید گو می نام برادر گو می نیو دختر راهبه ای است که در کلیسایی مشغول آموزش برای راهبه شدن می باشد . گو می نام و گی می نیو دو قلو هستند و هر دو بسیار بهم شبیه هستند بدلیل مشکلی که برای گو می نام بوجود میاد گو می نیو خودشو جای یک پسر و جای برادرش جا میزنه تا زحمات برادرش هدر نره اون باید یک ماه نقش یک مرد رو بازی کنه حالا شما در نظر بگیرید یک راهبه که تا الان به چه شکل زندگی می کرده ناگهان تصمیم بگیره بجای برادرش در یک گروه پاپ کره ای در حالی که همه فکر میکنند اون یک مرده یک ماه دووم بیاره…
داستان این سریال درباره یک پسر به نام اسکات که یک شب با بهترین دوستش به جنگل می رود و در جنگل و در تاریکی موجود عجیبی به او حمله میکند و روز بعد که بهوش می اید میبیند که بدنش شروع به تغییراتی میکند و ...
داستان چهار زن نیویورکی را در دهه 1990 دنبال می کند که در مورد روابط عاطفی خود با یکدیگر صحبت می کنند و با چالش های زندگی زنانه در آن زمان دست و پنجه نرم می کنند.
در تنها کالج ابرقهرمانان آمریکا، دانشآموزان با استعداد مرزهای اخلاقی خود را مورد آزمایش قرار میدهند و برای کسب رتبه برتر دانشگاه رقابت میکنند و فرصتی برای پیوستن به The Seven، تیم ابرقهرمانی نخبه Vought International. وقتی اسرار تاریک مدرسه آشکار می شود، آنها باید تصمیم بگیرند که می خواهند چه نوع قهرمانانی شوند.
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و...
این سریال داستان روابط چند خانم است که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند و روابط جالبی از قبیل عشق ، دوستی ، دشمنی، همدردی و رقابت بر سر عشق با یکدیگر دارند. راز های زندگی این چند خانم که در همسایگی هم زندگی می کنند و هر کدام داستان زندگی خود را دنبال می کنند که در نهایت به نوعی با یکدیگر در رابطه است .
جینی دختر ۱۵ ساله ترشرو و جاهطلبی است که فکر میکند نسبت به مادر سی سالهی خود یعنی جورجیا میلر، از بلوغ فکری بیشتری برخوردار است و به راحتی میتواند مسائل را درک کند. اتفاقات جالبی برای این مادر و دختر رخ میدهد...